مادر شهید «رمضانعلی کاشانیجباری» نقل میکند: «رمضانعلی میخواست برود تهران تا از آنجا به منطقه اعزام شود. گفت: این هفته نمیام. جمعه دیگه میام. امان از روزهایی که منتظرش بودم و چشمبهراه. جمعهای که گفته بود میآید، نیامد و دیگر هم نیامد.»
کد خبر: ۵۷۳۳۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۵
فیلم/
در آستانه دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مادر شهید «سعید چشم به راه » اظهار داشت: در خواب دیدم که پسرم تاکید کرد حرف های حاشیه را کنار بگذارید و وظیفه خود را انجام دهید.
کد خبر: ۵۷۱۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
«قبل از تولد پسرم به دنبال اسم برای او بودیم و چند اسم هم انتخاب کرده بودیم. میگفتم: اگر دختر باشد؟ میگفت: نه من مطمئنم که پسر است ...» ادامه این خاطره از شهید «علی سیمبر» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲
شهید «عین الله عالیشاه» در وصیت نامه خود میگوید: «در تربیت فرزندان و نوجوانان انقلابی همت بگمارید، این نهضت را به چشم مادی نگاه نکنید با بعد معنوی و جهانی انقلاب بیندیشید، به جبهههای جنگ کمک کنید.»
کد خبر: ۵۷۰۱۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰
خواهر شهید «محمدتقی اعرابیان» نقل میکند: «مادرم با نقل و شیرینی آمد. سرش میریخت و میگفت: خدا رو شکر! خدا داد و خدا گرفت. اشک میریختم و به این پیرزن و پیرمرد نگاه میکردم. توی دل گفتم: یا امام زمان! سرباز تو بود، سپردمش به خودت.»
کد خبر: ۵۶۹۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۷
«شهید داود ملکیمحمدپور» بیستم فروردین ۱۳۴۱ در روستای هشتآباد از توابع شهرستان آرادان به دنیا آمد. کمکحال مادر بود و چشم و چراغ خانه. سال ۱۳۶۳ از طریق بسیج به جزیره مجنون رفت و بیست و پنجم اسفندماه همان سال در عملیات بدر در جزیره مجنون به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۶۵۵۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
در کمتر از یک سال
نشر شاهد دو عنوان از آثار ترجمه شده با موضوع ایثار و شهادت را در مدت کمتر از یکسال به چاپ دوم رساند.
کد خبر: ۵۶۵۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۰
به کوشش دفتر حمایت و نظارت بر تولید آثار فرهنگی و هنری انجام شد
آثار ترجمه شده به زبان انگلیسی در نشر شاهد با موضوع ایثار و شهادت در مدت کمتر از یکسال به چاپ مجدد رسید.
کد خبر: ۵۶۲۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۹
خانواده مدافع حرم شهید الیاس چگینی پس از هشت سال چشم انتظاری با پیکر مطهر این شهید گرانقدر دیدار کردند.
کد خبر: ۵۶۰۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۱
تقدیم به مادران و پدران چشم به راه شهدا؛
پروین زرگوش شاعر ایلامی، شعری با عنوان «منو باران و کوچه خیس» در وصف حال مادران و پدران چشم به راه شهدا در اختیار نوید شاهد گذاشته که در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۹۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹
«ماه رمضان بود و هنگام تولدش علی آقا در جبهه بود و امکان حضورش در کنارم نبود، پسرمان که به دنیا آمد به او اطلاع دادند و یک هفته به بعد به مرخصی آمد. این یک هفته برایم بهاندازه سالها دلتنگی گذشت ...»آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «علی سیمبر» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۷
برگی از خاطرات همسر شهید «خسرو وفایی»
«مادربزرگی که بسیار مؤمن و باخدا بود و در طول این مدت به اندازه یک عمر به من محبت کرد و خیلی از مسائل اخلاقی و دینی را به من آموخت. در آن ایام به یاد ندارم شبی سر بر بالین گذاشته باشم و نمازمان را با هم نخوانده باشیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «خسرو وفایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲
گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: مامان موقع اعزام کلی سفارش کرده بود؛ هوای غرب سرده ها. همیشه این ژاکتها تنتون باشه تا یه وقت خدای نکرده سرما نخورین. وقتی پیش هم نشستند، متوجّه شدم ژاکت حمید تنش نیست. پرسیدم: «حمید! پس ژاکت تو کو؟ چرا نپوشیدی؟» مامان هم تازه متوجّه شد.
کد خبر: ۵۵۶۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۷
حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: در جمعی بودیم حمید صدایش را صاف کرد و زیرلب گفت: «بامبول داریم.» چشمکی زد و رفت. منظورش را گرفتم. بامبول یکی از اصطلاحات رمزی گروهمان بود؛ یعنی اینکه هوا ابری است و غریبهای توی جمع داریم که نمیشود دربارهی قرارهای دوستانه حرف زد.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۰
منیژه قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: حمید با دوستانش مهمان ما بودند. پاییز بود و هوا کمی سوز داشت. دوتا لحاف و تشک برای خودمان برداشتم و بقیّه را دادم به آنها. به تعدادشان نبود و نگران بودم سرما بخورند. صدای خندهها و شوخیهایشان تا چند ساعت میآمد. حاجآقا هم دلش میخواست در جمع آنها باشد. میگفت: «خوش به حالشون که اینقدر دلخوشند.»
کد خبر: ۵۵۶۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳
کتاب «چشم و چراغ» که روایتی تصویری از زندگی پدران و مادران شهدای استان مرکزی است از سوی نشر یوحنا به چاپ مجدد رسید.
کد خبر: ۵۵۵۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۵
به کوشش فرهنگسرای «بهمن»
مراسم «مادران چشم به راه» آئین تجلیل از مادران شهدای گمنام به کوشش فرهنگسرای «بهمن» برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۰۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
کتاب «تو را کدامین چشم میبیند» روایتی خواندنی از زندگینامه شهید «سیداسماعیل عصارزادگان» به قلم «سید محمد مشکوه الممالک» است که به کوشش «نشرشاهد» منتشر شده. خاطره خواندنی از دوران زندگی شهید از زبان فرزندش «اعظم سادات عصارزادگان» در این کتاب آمده است که میخوانیم.
کد خبر: ۵۴۶۴۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲
«چشم شیشه ای» به کارگردانی حسین قاسمی جامی ساخته سال 1369 است. این فیلم در ژانر جنگی ساخته شده است. در این فیلم «علیرضا اسحاقی، سیدجواد هاشمی، اصغر نقی زاده، علی جلیلی باله و محمدرضا آهنج» به هنرمندی پرداختهاند.
کد خبر: ۵۴۵۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۳
طلبه شهید حسن بوستانی؛
کتاب "تازه وارد" یادکردی داستانی از طلبه شهید حسن بوستانی است که به قلم مظفر سالاری به نگارش در آمده است. نوید شاهد یزد تیزر معرفی این کتاب را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۴۲۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۳